یه یارویی

یه یارویی

حرفای رندوم

من یک باگ هستم

Mad Mad Mad · 1403/08/28 18:42 ·

وقتی از کسی دفاع میکنم، مشکل از من است؛
وقتی از خودم دفاع میکنم، مشکل از من است؛
وقتی برای خودم قانون هایی میگذارم که با خط ریشه تفکرشان متفاوت است، مشکل از من است؛
وقتی کمی از خودِ واقعی ام میگویم که عجیب و غریب است، مشکل از من است؛
وقتی سخنان واقعیت را میگویم که با احساسات خود خودخواهانه شان را جریحه دار میکند، مشکل از من است؛
وقتی از حرف و عملی دلخور میشوم، مشکل از من است؛
من آن برده‌ی هنجار های قدیمی تان نیستم، نمیتوانم باشم؛
بارها به خود فرصت تجربه دوباره دادم و همچنان به آن نتیجه قدیمی رسیدم،
من نمیخواهم با آنها ارتباطی برقرار کنم،
من نمیتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم؛
از سرزنش ها و تاسف های تکراریشان بیزار شده ام؛
من به دنیایشان تعلق ندارم، باید بروم.

در مغزم من های زیادی وجود دارند..
با همدیگر فکر میکنند، تصمیم میگیرند، دعوا میکنند و همدیگر را میکشند و بقیه بدون احساس به دیگری نگاه میکنند
منِ اصلی را نمیبینم، گویی وجود ندارد هر چقدر که دنبالش میگردم...
چه کسی من را کنترل میکند؟
حتمن میگویید این خود تو هستی، 
او گاهی اوقات میاد و نقشه های سمی اش را روی من پیاده میکند و غیبش میزند
بعضی لحظات عاقبت کار ها را درک نمیکنم حتی ساده ترینشان..
امیدوارم کار اشتباهی انجام ندهم.

-اگر به ادم های اطرافم این ها را بگویم از من متنفر خواهند شد
 

They call me freak

Mad Mad Mad · 1403/08/19 23:23 ·

I just tried to be my self and they just called me a freak psychiko 

I wanna leave of every thing and save my body from my brain and thoughts or maybe my soul from my body
.Someone is in danger here 

من نمیخواهم در یک مسیر مشخصِ از قبل تعیین شده برم و به اجبارِ زنده بودن آن را طی کنم

انسان ها را به اسمشان صدا بزنم، حروف را اینگونه بنویسم و صدا ها را آنگونه بخوانم

چهره های وحشتناکی که از صورتشان دو چیز گرد اویزان است و با یک تیزی قسمتی از صورتشان رو بریده اند و با ان سخن میگویند

صداهایی مختلف که از گلویشان تولید میشود، پردازش هایی که توی جمجمه اتفاق می افتند و در یک مکان ساکت با چند صد نفر همچنان هیچکس صدای افکار ذهنشان را نمیشوند
ترسناک است در یک تونل زمانی فشرده شده که انقدر هم پهناور است که نمیتوان آن سویش را دید
من نمیخواهم یک جسم باشم که محدود به بدنی مشخص است که زمانی کودک است و بزرگ میشود و در انتها میمرد
نمیدانم تا کی دوام خواهم اورد...
-از همه چیز وحشت دارم.

کامپیوتر کیه

Mad Mad Mad · 1403/08/07 14:47 ·

یه سری سخت افزار و نرم افزار با هم قاطی شدن و نتیجشون شده یه وسیله به اسم کامپیوتر
که با 0 و 1 کار میکنن که بهش میگن مبنای دو یا دودویی و همین 0 و 1 ها یه زبان رو تشکیل میدن بنام زبان ماشین
نسل اول کامپیوتر ها با لامپ های خلاء کار میکردن، نسل دوم ترانزیستور، نسل سوم IC یا مدارات مجتمع، نسل چهارم CPU، نسل پنجم هوش مصنوعی